01 July, 2007

شعری از مرتضی اصلاحچی



برای دعا
دختری که شهید عشقش شد

همین که عاشق شدی نصف راه را رفته ای
دیگر چه باک اگر
نیم راه مانده را به سر ببرند
به اجبار با سر ببرند
گیسو در دست
. به سرسرای مرگ ببرند.
دعا !

کامجوئی با مرگ به کامت باد .

وقتی دلت مالامال از عشقی پاک است
دیگر چه باک
که هم آغوش بسترت
سنگی باشد
که سرت را می شکافد
غافل از اینکه
. جرم تو در قلبت نهفته است

وقتی نجوای خوش عشق را شنیده ای
دیگر چه توفیر
که هلهله حجله ات
. عربده های تحجر باشد
کامجوئی با مرگ به کامت باد
ای عروس جاودانی .
۱۳۸۶/۴/۷