شعری از مرتضی اصلاحچی
برای دعا
دختری که شهید عشقش شدهمین که عاشق شدی نصف راه را رفته ای
دیگر چه باک اگر
نیم راه مانده را به سر ببرند
به اجبار با سر ببرند
گیسو در دست
. به سرسرای مرگ ببرند.
دعا !کامجوئی با مرگ به کامت باد .
وقتی دلت مالامال از عشقی پاک است
دیگر چه باک
که هم آغوش بسترت
سنگی باشد
که سرت را می شکافد
غافل از اینکه
. جرم تو در قلبت نهفته است
وقتی نجوای خوش عشق را شنیده ای
دیگر چه توفیر
که هلهله حجله ات
. عربده های تحجر باشد
کامجوئی با مرگ به کامت باد
ای عروس جاودانی .
۱۳۸۶/۴/۷